معنی (hsemne=) گیرانداختن، بدام انداختن، گرفتار , مخمصهکردن, معنی (اتسثوئث=) گیرانداختن، بدام انداختن، گرفتار پ مخمصهکردن, معنی (hsemne=) ;dcاjbاoتj، fbاk اjbاoتj، ;ctتاc , kokwilcbj, معنی اصطلاح (hsemne=) گیرانداختن، بدام انداختن، گرفتار , مخمصهکردن, معادل (hsemne=) گیرانداختن، بدام انداختن، گرفتار , مخمصهکردن, (hsemne=) گیرانداختن، بدام انداختن، گرفتار , مخمصهکردن چی میشه؟, (hsemne=) گیرانداختن، بدام انداختن، گرفتار , مخمصهکردن یعنی چی؟, (hsemne=) گیرانداختن، بدام انداختن، گرفتار , مخمصهکردن synonym, (hsemne=) گیرانداختن، بدام انداختن، گرفتار , مخمصهکردن definition,